آخر هفته گذشته یک برج مسکونی ۱۷ طبقه در «شمال»، با جرقه آتش در یکی از طبقات فوقانی، ظرف ۱۲ ساعت تبدیل به «خاکستر» شد.
به گزارش ایسنا، «دنیای اقتصاد» در ادامه نوشت: مطابق آنچه خبرگزاریهای محلی استان مازندران اعلام کردند، عصر چهارشنبه گذشته، برج مسکونی «رامیلا» واقع در یک شهرک در شهرستان چالوس دچار آتشسوزی در یکی از طبقات بالا میشود که علت یا منشأ آتش را هم کابلهای برق ساختمان اعلام کردهاند. غروب چهارشنبه عنوان میشود به خاطر «ترافیک در خیابانها» امکان مهار آتش وجود ندارد؛ بامداد پنجشنبه اما خبر درباره این برج اینگونه منتشر میشود که «در ساعات پایانی چهارشنبه، آتش در بالای برج تقریبا مهار شده بود اما با وزش باد در بامداد پنجشنبه، شعله آتش زبانه کشید و کل ساختمان در آتش سوخت». حادثه «رامیلا» حاوی سه پیام درباره «رامیلا»های شمال است که مخاطب خاص آن، «دولت محلی» و البته «ویلاباز»ها در این استان هستند.
شهرها و روستاهای «شمال»، انبار اصلی «خانههای دوم» محسوب میشود که طی سه سال گذشته، بر حجم این املاک (ویلا و برجویلا) با شدت بیشتر از سالهای قبلتر، افزوده شده است. «دولت محلی» اما در مواجهه با این انبار، کاملا «منفعل» عمل کرده و بدون آنکه تکلیف «خرج انبار» را تعیین کند، «سرویس مجانی» به عوامل و بهرهبرداران این نوع املاک ارائه میکند. دود این میهمانی، فعلا به چشم مالکان و ساکنان یکی از همین ساختمانها رفت اما در آینده ممکن است، تاوان سختتری داده شود.
آمار رسمی میگوید، سهم ساختمانسازی «شمال» از کل ساخت و سازهای کشوری، از زیر ۵ درصد در اوایل دهه ۹۰ به نزدیک ۱۰ درصد رسیده است. اشتهای بیشتر به «ویلاسازی» و «خرید ملک» در مناطق شمال کشور طی این سالها عمدتا با هدف «سرمایهگذاری در بازار رو به رشد و پرسود» یعنی بازار املاک شمال، به وجود آمد و نتیجهاش، خرید تهاجمی ویلا و آپارتمان در برجهای «شمال» -با وجود محدودیتها و ممنوعیت کرونایی سفر- شد و در نهایت، این بازار، جهش قیمت زمین و ویلا در دو سال گذشته را تجربه کرد.